-
سندروم موش مردگی
شنبه 27 مرداد 1397 02:00
من همیشه ناراحتم. اما چیزی هست که باید بهش اعتراف کنم. اونم سندروم موش مردگیه. من دوست دارم مردم بهم ضربه بزنن. چرا؟ چون بعدش ناراحت باشم و بگم بهم ضربه زدن و من مظلومم. به همین سادگی. دوست دارم بقیه با من قطع رابطه کنن که بگم من کاری نکردم، یه جور میل به جلب توجه یا خود نابودگری. ناعادلانه و خودخواهانست ولی دارم سعی...
-
مشترک؟!
شنبه 27 مرداد 1397 01:50
نمیدونم چی شد که من و تو به عنوان زوج شناخته شدیم برای هم! و این از همون اول من رو اذیت می کرد. من تورو به عنوان بهترین دوستم میدیدم اما تو عاشق من شدی و من نمیخواستم باعث بشم بینمون فاصله بیوفته، پس چیزی نگفتم که یه وقت ناراحت نشی. من دوستت داشتم اما عاشقت نبودم. بدون تو نمیتونستم زندگی کنم ولی به عنوان بهترین دوستم....
-
همین
پنجشنبه 21 مرداد 1395 09:40
توی تاریک ترین نقطه ی خونه نشستم... نمیدونم چی بگم ، توی رمانم به مشکل برخوردم! نمیدونم چی بنویسم! یه روز معمولی با دو لیوان شربت آبلیمو! اگر فردوس بر روی زمین است ، همین است و همین است و همین است
-
سایک
دوشنبه 18 مرداد 1395 09:37
امروز دوشنبه...یا یکشنبه؟!! اصلا چه فرقی میکنه...زمان و مکان رو باید فراموش کرد... ساعت چنده؟ گفتم که... زمان رو باید فراموش کرد.! چشمام خواب آلوده و سوزش بدی داره... از خواب زیاد؟ یا بی خوابی؟ چمیدونم... تیک..تاک..تیک..تاک صدای ساعت روی مغزم رژه میره... طرف راست و چپ سرم درد وحشتناکی داره! اه... این عینک لعنتی هم که...